Eastern Architectes

دانشجویان معماری85

Eastern Architectes

دانشجویان معماری85


به قول خودشان: منطقـــۀ فرهنگـــی ابوظبــــی
فرانک گری، زاها حدید، ژان نوول و تادائو آندو چگونه ممکن است آرزوهای خود را در جزیرۀ سعادت ببینند؟



استاد کارهای معماری و هنر با هم در عملیات خوشبینانه- بدبینانه¬ای همراه شده¬اند که اخیراًبه صورت پلان¬های چند میلیاردی برای سایت 271 هکتاری به عنوان منطقۀ فرهنگی ابوظبی، پایتخت امارات متحدۀ عربی اعلام شده است. در سال 2004، ادارۀ گردشگری ابوظبی ((گنسلر)) را مأمور طراحی نقشه¬ای برای جزیرۀ سعادت در جزیره¬ای طبیعی به مساحت حدود 27 کیلومترمربع نمود. طرحی در سطح جهانی و با معیارهای زیست محیطی و با مقاصد توریستی. قسمت مرکزی را اسکیدمور، اوینگ و مریل (SOM) طراحی و برای سال 2012 برنامه¬ریزی نموده¬اند. دیگر بخش¬هایی که برای سال 2018 برنامه¬ریزی شده¬اند عبارتند از: 29 هتل، اسکله، تسهیلات تفریحی و کشوری، زمین-های گلف و مسکن برای حدود 150 هزار نفر. در 31 ژانویۀ 2007، شرکت توسعۀ ابوظبی برنامه¬های خود را برای منطقۀ فرهنگی ابوظبی اعلام نمود. طراحی چهار بنای اصلی را این¬ها بر عهده خواهند داشت: موزۀ گوگنهایم ابوظبی توسط فرانک گری، مرکز هنرهای نمایشی توسط زاها حدید، موزۀ هنرهای کلاسیک توسط ژان نوول، موزۀ دریایی توسط تادائو آندو. دیگر چهره¬های جهانی که در این برنامه حضور خواهند داشت عبارتند از: خالد النجار از امارات، یوری آواکمف از روسیه، گرگ لین و هانی رشید از آمریکا، دیوید آجایه از انگلستان، پی¬ژو از چین و سئوسانگ از کره. ترجیحاً به بررسی کارهای برجستۀ چهار ستارۀ معماری و طراحی آن¬ها می¬پردازیم:
فرانک گری: موزۀ گوگنهایم ابوظبی
زاها حدید: مرکز هنرهای نمایشی
مطالعات تحلیلی سیستم¬های سازمانی و رشد در جهان طبیعی، منجر به رسیدن به مجموعه¬ای از جانمایی و توپولوژی¬هایی گشت که زبان متمایزی را در طراحی مرکز هنرهای نمایشی به¬وجود آوردند. این متن¬ها و طراحی¬های طبیعی، بوسیلۀ انرژیی که تأ مین کنندۀ سیستم¬های همجوار است و کاهش ثانویۀ انرژی که به علت گسترش سازماندهی ساختار می¬باشد، شکل می¬پذیرد. انرژی مرکز هنرهای نمایشی نمادی از حرکت حاکم بر کالبد شهری در معابر سرپوشیدۀ پیاده و گردشگاه مشرف به دریای منطقۀ فرهنگی است،_دو جزء اولیۀ متقاطع سایت، منشعب کردن الگوریتم و رشد_ روندهای شبیه¬سازی است که در بازنمایی گسترش فضایی استفاده می¬گردد و در مجموعۀ هندسی پایه قرار می¬گیرد، سپس دیاگرام¬ها برنامه¬ریزی شده و تفسیرات معماری در یک سری از دوره¬های متوالی به آن اضافه می¬شود. در این ترکیبات ابتدائی، تحلیل زیستی از دیاگرام¬های تجریدی به طراحی معماری تغییر شکل می-دهد. محورهای مرکزی منطقۀ فرهنگی ابوظبی، معبر راهرو مانندی است که از موزۀ طبیعی شیخ زاید تا دریا ادامه دارد. این محورهای مرکزی و تقابل عمل آن¬ها با گردشگاه مشرف به دریا، در جایی که جزیره شکل می¬گیرد، مجزا می¬شود، کالبدهای داخل شاخص و ساختار فضاهای اصلی این مرکز معنا می¬یابد، یک انشعاب هندسی به¬وجود می¬آورد. دیاگرام فعل و انفعالات مسیرها، یک سیستم سازماندهی اولیه برای بنا و حرکتی از یک طرح عمومی به سمت ساختار آتی طرح را به¬طور کامل و صحیح میسر می¬سازد. فرم تندیس گونۀ مرکز هنرهای نمایشی از حرکات خطوط پدیدار می¬شود، بتدریج به درون جزئی رشد یابنده گسترش می¬یابدکه مانند شبکه¬ای از شاخه¬ها و انشعابات متوالی است. بادهای وزنده در اطراف سایت، بر پیچیدگی معماری می¬افزاید. بناهایی که در ارتفاع و عمق هستند و در کالبد خود دارای

ژان نوول: موزۀ هنرهای کلاسیک

علاقه¬مندی به کارهای نمایشگاهی و مصنوعات گذشته، موزۀ هنرهای کلاسیک را مقید می¬سازد تا آینده را با گذشته پیوند دهد و آن¬ها را با هم مأنوس سازد، نتیجه¬ای طبیعی که از روح مکان بدست می¬آید. جزیره منظری سخت و خشن را عرضه می¬دارد، هنگامی که با جزایر کوچک برخورد می¬کند به اعتدال می¬رسد، تصویر برجسته و قابل توجهی از خشکی و بی¬روحی زمین در مقابل سیالیت آب. این¬ها تصوراتی مانند شهرهای ناشناخته¬ای که در زیر شن¬ها به خاک سپرده¬ شده¬اند ویا در اعماق آب غرق گشته¬اند را بر می¬انگیزد. این تفکرات رویایی با یک پلان ساده که زمینه¬ای از باستان شناسی دارد ادغام می¬شود و یک شهر کوچک را دوباره زنده می¬سازد، دسته¬ای از بناها با پله¬های کوتاه که در آن با فراغت و به آهستگی می¬توان گردش نمود. این شهر کوچک نیازمند اقلیم کوچک خود (خرد اقلیم) است تا به بازدیدکنندگان احساس ورود به جهانی متفاوت را القاء نماید. بنا با یک گنبد بزرگ پوشیده شده است، فرمی که در تمامی تمدن¬ها وجود دارد. گنبد با الگویی متفاوت در هم تنیده شده و از درون دارای سقفی نیمه شفاف است که باعث می¬شود نوری سحر انگیز در فضا پراکنده شود، همان چیزی که در سنت معماری عربی رواج دارد. آب در اینجا نقش تعیین کننده¬ای را داراست، تمامی قسمت¬های بنا در آب بازتاب می¬یابند، همچنین روح و زیبایی بنا در آب به نمایش گزارده می¬شود و در این خلاقیت کمک کوچکی هم از باد گرفته شده است برای اینکه خرد اقلیم بهتری داشته باشد و آسایش بیشتری را فراهم آورد. فضای سبز و منظره¬سازی مانند جهان کوچکی است که در شرایط متفاوت این ناحیه یافت می¬شود، رسیدن از یک واحه به یک توده شن، رسیدن از یک برکه به مجمع الجزایر؛ هر لایه به تنهایی استقرار و شخصیت خاص خود را در جزیره¬ای که بین جزایر دیگر قرار گرفته است آشکار می¬کند.


تادائو آندو: موزۀ دریایی
طبیعت ابوظبی، منظر و سنت دریانوردی الهام بخش ایدۀ معماری در موزۀ دریایی است. این معماری زیبا با یک فضای منحصر بفرد، حجم ساده¬ای است که از نیرو و سیالیت باد ابوظبی شکل گرفته است وبه نوعی پیکره¬ای است که باد آن را تراشیده است. توده¬ای مجرد، توقفگاهی تنها، همچون دروازه¬ای که از محوطۀ پهناور آبی بالا آمده است، فضایی که رویارویی میان دو جزء مهم منظر شهر فرهنگی را معنا می¬بخشد، صحرا و دریا. با این سطح بازتاب¬گر، محوطۀ آبی به¬طور بصری، سایت و دریا را در هم ادغام می¬کند و جنبۀ دریایی موزه را قوت می¬بخشد. داخل بنا شبیه به کشتی است، رمپ¬ها، عرشه¬ها و سطوح معلق، بازدیدکنندگان را به¬طور سیال به نمایشگاه هدایت می¬کنند و صدای آن¬ها در موزه طنین می¬افکند و تجربه¬ای از گالری¬های پویا به دست می¬آید.
نحوۀ برخورد و رویکرد در طراحی موزۀ ابوظبی، امکان آن را می¬دهد تا به مسائلی در بنا رسیدگی شود که در آمریکا و اروپا میسر نیست. این مسأله از شروع کار تا رسیدن به خلاقیت و نوآوری به وضوح دیده می¬شود و در گفتگو-های من با "تام کرنز" مدیر گوگنهایم بیان کردیم که چگونه خلاقیت صورت می¬پذیرد. ما برای ساخت یک موزۀ هنرهای معاصر در مکانی مثل ابوظبی، ایده و فرضیه¬ای از قبل نداشتیم. منظر، فرصت و نیازمندی¬ها برای ساختن هر چیزی که مردمان جهان بخواهند به دیدن آن بیایند و منابعی که انجام رساندن هدف را ممکن سازد، خط سیرهایی بودند که مختص این پروژه بوده است و در هیچ جای دیگر امکان وقوع ندارد. سایتی که حقیقتاً در درون آب واقع شده و یا از چهار طرف در آب محصور است، منظر زیبایی از صحرا و دریا و کیفیت نور مکان، باعث خطور افکار بسیاری در ذهن می-شود. ما با سازماندهی پلان¬های مقدماتی کار خود را شروع کردیم. هستۀ مرکزی گالری¬ها به شکل یک حیاط ترسیم شد. گالری¬ها در ارتفاعات و اندازه¬های متفاوت بر روی هم قرار گرفتند تا چهار طبقه را به وجود آورند. در بسیاری از قسمت¬های گالری¬های هنرهای معاصر، تهویۀ هوا بطور کامل از روزنه¬های سقفی ممکن خواهد بود و سیستم نور مصنوعی استفاده خواهد شد. حلقۀ بعدی گالری¬ها هسته را احاطه خواهد کرد، در خارج از مرکز، گالری¬های بزرگ با شکل¬های متنوع و ساختاری ساده¬تر قرار خواهند گرفت. حلقۀ سوم گالری¬های بزرگ کاملاً ساخته نخواهد شد و بیشتر شبیه فضاهای صنعتی سرد و نمناک، با نورپردازی و سیتم¬های اکسپوز خواهد بود. این گالری¬ها خانه¬هایی برای زایش هنر معاصر در مقیاسی نوین خواهند شد، هنری که می¬خواهد به وجود بیاید، شاید تحقق چنین چیزی که در این سایت و با این مقیاس ساخته می¬شود در هیچ یک از موزه¬های جهان امکان پذیر نباشد.این ایده با دیداری که تام کرنز از استودیوهای هنرمندان در فضاهای صنعتی بزرگ داشته پایه¬گذاری شده است. آن¬ها می¬توانستند کارهایی را انجام دهند که در فضاهایی مانند موزه¬های معمول، برای ما قابل تصور نبود. در انتها گروه و دسته¬ای از گالری¬ها طراحی شدند که این امکان را می¬دادند تا حد شگرفی از انعطاف پذیری در سازماندهی به¬وجود آید و در نتیجه جلوه¬های متنوعی به نمایش گذاشته شود. ارتفاعات، اشکال و خصوصیات متفاوت گالری¬ها چیزهایی هستند که در ادامۀ پیشرفت طراحی ، مطالعه ، بازنگری و تصحیح شدند. ما با مشاوران خود در حال کاوش بوده¬ایم، Trans Solar روشی برای سرد کردن فضاهای خارجی است که ریشه در نظریه¬های کهن و خیمه¬های مخروطی سرخپوستان دارد. این مسأله منجر به شکل گیری مجراهای مخروطی شد که به عنوان جزء کانونی و سازندۀ فضاهای خارجی در گالری¬ها بودند. در این شرایط، قالب¬های مخروطی به عنوان ورودی¬های غرفه¬ها استفاده می¬شوند که عبارتند از:ورودی اصلی موزه، یک ورودی قایق مانند به موزه و یک مسیر پیاده به سمت منظر صحرا. استفاده از سیستم تهویۀ طبیعی از گذشتگان، تاریخ پیشینیان و نحوۀ استفادۀ آن¬ها الهام گرفته است. دیواره¬های آبی در حیاط اصلی و سایر اجزائی که در حیطۀ معماری پایدار قرار می¬گیرند، هدف ما برای ساخت نمونه و سرمشقی برای بناهایی که دارایی کارایی انرژی بالایی هستند را می¬سازد.دیواره¬های خارجی بنا در حال حاضر با سنگ¬هایی که دارای رنگ و بافت متنوعی برای نشان دادن یک غرفۀ خاص در موزه می¬باشد، تصور می¬شود.این موزه، خانۀ هنرهای معاصر جهان خواهد بود نه فقط هنر غرب و در پیشرفت¬های آتی طرح لازم خواهد شدکه هویت معماری و هنر به نمایش گزارده شود. دو گالری هنر دوسالانه نیز اضافه خواهد شد و در نزدیکی بنای اصلی قرار خواهد گرفت و مقدمه¬ای بر ساخت گالری دوسالانۀ اصلی در همین پروژه خواهد بود. این بناها به فرم ورودی¬های حیاط گونه¬ای از مسیر¬های حمل ونقل به جزیرۀ سعادت خواهند گشت.
نقطه¬های اوج چندگانه در فضاهای اجرایی می¬باشند، ساختاری ارتجاعی مانند میوه¬ها در یک درخت انگور را دارند و نمای آنها به سمت غرب و نزدیک به آب است. ارتفاع بنا به 62 متر می¬رسد و قسمتی از مجموع خمیدگی¬ ساختار از موزۀ دریایی شروع شده و به جنوب موزۀ گوگنهایم ابوظبی در انتهای شمالی سایت می¬رسد. با اینکه مرکز حجم در لبۀ آبی قرار دارد، مرکز هنرهای نمایشی با قرار گرفتن در مرکز محورها اعتبار بیشتری می¬یابد. این ترتیب، بلوک ماتریس گونه در Arterial Road (جادۀ شریانی) را جدا می¬کند و نماهایی به سمت دریا و خط آسمان ابوظبی جلوه¬گر می¬شود. تالار کنسرت بالای چهار تأتر کوچک قرار گرفته است و اجازه می¬دهد که نور روز به درون نفوذ کند و جلوه¬های مهیجی از دریا و خط آسمان شهر از پنجرۀ عظیم آن دیده شود. سرسراهای محلی هر یک از تأترها بازدیدکنندگان را به سمت دریا هدایت می¬کنند تا با یک دید ثابت با محیط اطرافشان ارتباط برقرار بکنند. در قسمت شمالی بنا رستورانی با یک تراس بزرگ و سقفی سایه¬انداز قرار داردکه مرکز کنفرانس مجاور در بالای تأتر را در دسترس قرار می-دهد. قسمت آموزشی هنرهای نمایشی در بالای تأتر تجربی و در قسمت جنوبی قرار دارد، در همان حال در قسمت انتهای غربی این تندیس که به تردد پیاده در بعضی مناطق یاری می¬رساند، پلی مرکز هنرهای نمایشی را به ناحیۀ مرکزی پیوند می¬دهد
لنچ¬ها (کشتی¬های یک دکلی عربی) بر فراز فضای خالی(Void) در داخل بنا، معلق قرار گرفته¬اند و به خلق یک تجربۀ بصری قوی بوسیلۀ بازگویی موضوعات پی در پی و معماری موزه به عنوان یک تمامیت، کمک می¬نمایند. در زیرزمین، فضای ثانویه¬ای با یک سرسرای پذیرش و یک آکواریوم بزرگ وجود دارد. لنچ¬های سنتی بر فراز آکواریوم معلق بوده و از زوایای مختلفی قابل دیدن هستند. برای تأکید بر سادگی اما در قالبی قدرتمند، منظر اطراف بنا به صورت شبکه سازماندهی شده است. خطوطی از درختان، جلوخان سایت را تشکیل می¬دهند و واحه¬ای همانند یک مرز و حریم را ایجاد می¬کنند و این امکان را به بازدید کنندگان می¬دهند که به آهستگی از میان شهری پویا گذر نموده، به سکون برسند و با تفکری عمیق فضاهای موزه را ادراک نمایند. ایدۀ حجمی ساده با فضای منحصر بفرد حکاکی شده، هدف دارد در یک اشاره و حرکت موزه¬ای را که به تنهایی سرگذشت و ماجرای معماری را می¬سازد، خلق نماید.

منبع: http://eventspace.persianblog.com